بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

در ماهها و روزهای اخیر منطقه غرب آسیا - به قول غربی ها خاور میانه - حوادث خونین بسیاری را به خود دیده است .از انفجار مقابل سفارت ایران در لبنان ،تا انفجار های عراق و حتی کمی دور تر انفجار های روسیه!!! مسئله این است که آیا این حوادث که تماما ماهیت تروریستی دارند به هم مرتبط هستند یا خیر ؟ برای پاسخ به این سوال باید به کمی عقب تر برگردیم . همان روزهایی که آمریکا و رژیم جعلی صهیونیستی به دنبال حمله به سوریه به بهانه استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی بودند .

فراموش نکرده ایم که دولت های ایران و رویسه و همچنان نیروهای مقاوت در جلوگیری از شکل گیری یک جنگ خونین و خانمان برانداز در منطقه حساس غرب آسیا موثر بودند و همینها بودند که در برابر زور گویی آمریکا و عربستان و رژیم صهیونیستی - که از اصلی ترین حامیان این جنگ بوده اند - ایستادند . وقتی از نیروهای مقاومت صحبت میکنیم منظورمان کشور عراق و حزب الله لبنان و... هستند که همواره در مسیر مقاومت حرکت میکرده اند .
پس از زمین گیر شدن این طرح و عدم اجماع بین المللی برای حمله به سوریه که موجب ناراحتی و عصبانیت عربستانی ها و شخص بندر بن سلطان ، رئیس سرویس اطلاعاتی عربستان سعودی شده بود ، این فرد شیعیان را تهدید به حملات تروریستی کرد !
و اکنون هم میبینیم که این حوادث تروریستی که در منطقه رخ داده است یا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با شیعیان در ارتباط بوده است .
انغجار مقابل سفارت ایران در لبنان که مستقیما با شیعیان در ارتباط است . کشور شیعی ایران از مهم ترین محور ها و حامیان مقاومت در منطقه غرب آسیا هست .
انفجار های لبنان هم گاه به صورت مستقیم و گاه به صورت غیر مستقیم به شیعیان و مهم ترین گروه مقاومت در منطقه ، یعنی نیروهای حزب الله لبنان مربوط است . برخی از این انفجار ها در مناطق شیعه نشین و یا بر علیه نیروهای حزب الله بوده و برخی دیگر هم برای به حاشیه کشاندن حزب الله و در گیر کردن آنها و ارتش لبنان در نا آرامی های فرسایشی و حتی ایجاد چند دستگی در لبنان رخ داده است .
از سوی دیگر در عراق هم که یکی دیگر از حامیان مقاومت و مخالفان جنگ سوریه بوده است حوادث تروریستی فراوانی رخ میدهد که این حوادث هم به طور مستقیم شیعیان را هدف قرار داده است . و البته برخی از این انفجار ها هم اختلاف افکنی بین  شیعه و سنی و همان ایجاد چند دستگی در عراق را مد نظر قرار داد ه است .
حوادث اخیر در غزه را هم نباید فراموش کرد . غزه ای که خود یکی از اضلاع مقاومت به شمار می آید و تا کنون توانسته است در برابر رژیم تا دندان مسلح صهیونیستی مقاومت نشان بدهد .
نباید فراموش کنیم که قطعا عربستان سعودی به تنهایی نمیتواند تمام این حوادث را مدیریت بکند و حوادث غزه نشان میدهد که رژِم صهیونیستی هم یکی از کشورهایی است که به کمک آل سعود آمده است .و البته کشورهایی دیگری هم هستند که به هر شکل ، یابا سلاح هایشانو یا اطلاعات و ... عربستان سعودی را حمایت میکنند .

اما اینکه چه طور میتوان با این قاطیع گفت مسئولیت تمام حوادث تروریستی منطقه به آل سعود مربوط می شود .
اولا که همان طور که ذکر شد تمام کشورهای مورد هدف از کشورهای حامی مقاومت و مخالف جنگ سوریه هستند . و اینکه عربستان سعودی به عنوان یکی از حامیان جنگ سوریه ، از عدم وقوع این جنگ بسیار عصبانی است .
و اینکه بندر بن سلطان نتوانسته عصبانیت خود را مخفی کند و شیعیان منطقه را به انتقام گیری تهدید کرده است .
از سویی دیگر هم افراد بازداشت شده در ارتباط با این حوادث همگی از عوامل گروههای تروریستی مانند القاعده بوده اند و به ارتباط با عربستان سعودی اذعان کرده اند . و حتی "ماجد الماجد"فرمانده گروه تروریستی "عبدالله عزام " که مسئولیت انفجارهای انتحاری مرگبار در نزدیکی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بیروت را به عهده گرفته بود یک فرد عربستانی است .

اما به حوادث روسیه برویم ! جایی که قرار است مسابقات المپیک زمستانی در آینده ای نزدیک در آنجا برگزار بشود .
در روزهای اخیر یکی از شهر های روسیه -شهر ولگو گراد - شاهد چند انفجار تروریستی بوده است . برخی از کارشناسان علل این حوادث را نا امن جلوه دادن روسیه در آستانه مسابقات المپیک زمستانی اعلام کرده اند . از شواهد به دست آمده مشخص شده است که انفجارات مرتبط است به گروههای چچنی مخالف دولت روسیه . افرادی که مدتهاست مخالف این کشور هستند ولی تاکنون نتوانسته بودند هیچ حادثه خاصی در کشور قدرتمند روسیه به وجود آورند . اما چه طور می شود که این گروه کوچک و نا توان در چند روز باعث چنین نا امنی عظیمی در این کشور پر قدرت می شود ؟ پاسخ این سوال در دیدار بن سلطان با پوتین نهفته است!! آنجا که بندر بن سلطان از پوتین میخواهد که "برای برقراری امنیت بازی های المپیک زمستانی با عربستان کنار بیاید ! چرا که گروهای چچنی از عربستان حرف شنوی دارند!!!!" با استناد به این جمله و ماهیت چچنی عوامل انفجار و عللی که بالاتر برای عصبانیت عربستان ذکر شد ، به راحتی میتوان این حوادث را هم مرتبط با عربستان سعودی دانست . البته روسی ها شیعه نیستند ، ولی به دلایلی فعلا از حامیان مقاومت هستند ! البته فعلا!!!!

هدف از این انفجار ها چیست ؟
پاسخ به این سوال زیاد سخت نیست ! با توجه به عوامل ذکر شده برای این انفجار ها به راحتی میتوان اهداف عاملان آنها را متوجه شد .
یکی از اهداف این حوادث تروریستی همان طور که ذکر شد ایجاد اختلاف و چند دستگی میان گروههای مقاومت و ذولت های مقاومت است .
دیگر هدف ، درگیر کردن مقاومت در نا آرامی های فرسایشی و شاید سرگرم ساختن آنها باشد .
در روسیه هم میتوان این ظور گفت که هدف حوادث رخ داده در ابتدا تنبیه ماقامات روسیه جهت  حمایت از سوریه و در ادامه هم وانمود کردن اینکه حمایت از سوریه و نیروهای مقاومت هزینه بر است و روسیه در حال حاضر مشغول پرداخت این هزینه ها است !

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب و تأسیس آن ، فتنه ها و قائله های بسیاری را پشت سر گذاشته است . از قائله آمل وکردستان و ترورهای منافقین گرفته تا هشت سال دفاع مقدس که به حمدالله و یاری امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و با جان فشانی ها و از خود گذشتگی های مردم با بصیرت ایران اسلامی ، توانسته است از تمام این دسیسه های دشمن با سربلندی و پیروزی عبور بکند .

اما این دسیسه ها و دشمنی های معاندان هر گز پایان نخواهد یافت . نمونه های جدید تر آنها فتنه های سالهای 78 و 88 است . فتنه و اغتشاش تیر ماه سال 78 که به بهانه توقیف یک روزنامه آغاز شد و با حضور مردم در راهپیمایی و تظاهرات 23 تیر ماه همان سال پایان یافت .
اما در سال 88 فتنه ای بس عظیم تر از فتنه سال78 رخ داد . فتنه ای که سران آن زمانی از زمامداران و مقامات جمهوری اسلامی ایران بوده اند و اکنون به بهانه تقلب در انتخابات - موضوعی که هرگز اثبات نشد - در برابر نظام جمهوری اسلامی و مقام معظم رهبری قد علم کرده و شیرینی حضور 85 درصدی مردم در انتخابات را به کامشان تلخ کردند .

شاید یکی از دلایل طولانی شده این قائله همین موضوع ، یعنی حضور سران اسبق کشور در رأس معترضین باشد .
البته تاریخ کم شاهد موارد این چنینی نبوده است . کم نبودند افرادی که در صدر اسلام در لشگر پیامبر اسلام صل الله علیه و آله وسلم میجنگیدند و پس از ایشان در برابر حضرت علی علیه السلام لشگر کشی کردند ! و یا کسانی که در سپاه امیر المومنین علیه السلام بودند و بعداز چند سال در برابر امام حسین علیه السلام شمشیر کشیدند ! حب دنیا همه چیز را تغییر میدهد .
این بار هم شاید حب دنیا و شاید هم اطمینان و اعتماد بیش از حد به برخی از مشاوران ، که اکنون در لندن و تل آویو و نیو یورک نشسته و آب میوه میخورند و به ریش اینها که در حصر آب خنک میخورند میخندند ،باعث وقایع سال88 شد .چه حب دنیا باشد و چه ساده اندیشی و ساده انگاری- که از یک سیاستمدار بعید است - ، فرقی نمیکند . مردم ایران اسلامی پس از اهانت فتنه گران به ساحت مقدس امام حسین علیه السلام و عزاداران حسینی ، بار دیگر نشان دادند که در مواقع حساس هیچ گاه نظام را تنها نمیگذارند .
آنها در روز 9 دی و در راهپیمایی های خود به خشم و غضب محاکمه و بازداشت سران فتنه را خواستار شدند.

اینک پس از گذشت چهار سال از آن وقایع عده ای از حامیان فتنه از لزوم رفع حصر آنها سخن می گویند . و حتی برخی آن وقایع را تا حد یک سوءتفاهم کوچک پایین می آورند! سوء تفاهمی که موجب ریختن خون های بسیار شد و ماهها کشور را به نا امنی و خشونت کشاند .

این افراد باید بدانند که ملت بابصیرت و ولایی ایران اسلامی هرگز اجازه نخواهد داد که جام زهری به رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی تعارف کنند .
بدانند که این ملت تا پای جان از آرمان ها و عقاید خود و نظام جمهوری اسلامی ایران دفاع خواهند کرد .
این مردم منتظر اشاره ای از سوی رهبر انقلاب هستند تا جان خود را فدای اسلام و انقلاب کنند .

به آنها میگویم : کاری نکنید که واقعه ی کربلا را تکرار کنیم !

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

از بهر آتش ریختن بالاتر از ری
دشمن کشیده نقشه از پیش از مه می
اما به غفلت از بصیرت های این قوم
نا گه برآب دید نقشه اش را در 9 دی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

هشت ماه گذشت بر ما تیغ و دشنه
ریخت خونـــــها بسیار ،در پـای فتنه
ناگه مـــــیان آن هـــمه دود و آتش
آمد برای یـــــاری ما، مــــــاه تشنه

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

گویا دیگه چاره ای نیست! باید روی بیاوریم به نقد ! نقد حرف ها و صحبت ها و دیدگاه ها و نظرات افراد داخلی و خارجی و سایت های داخلی و خارجی و معاند و.... . این بار نوبت وزیر خارجه ایتالیا هست!

خانم بونیتو وزیر خارجه کشور اروپایی ایتالیا در هفته ی گذشته در راس هیئتی به تهران آمد تا با رئیس جمهور و وزیر خارجه و چند تن دیگر از مقامات گفت و گو کند . آن طور که در اخبار آمده است محور صحبت های ایشان با مقامات کشورمان دو موضوع بوده است . موضوع اول ضرورت حضور ایران در کنفرانس ژنو 2 برای حل سیاسی بحران سوریه و موضوع دوم بحث مذاکرات انرژی اتمی . درباره موضوع اول حرفی نیست یا به قولی باید گفت خیلی ممنون! و بونیتو مچکریم!!! اما در موضوع دوم ایشون کمی پایشان را فراتر از حدود خود گذاشته اند و تحلیل در باره مواضع داخلی سیاسیون ایرانی درباره توافق نامه ژنو و رابطه با آمریکا   ارائه نموده اند که خیلی درست به نظر نمیرسد!

این خانم وزیر در این باره این طور گفته اند که :
"در ایران برخی از گروه های سیاسی و محافظه کاران دست به هر کاری می زنند که ایران در حالت جنگ یا در روابط سرد با آمریکا و کشورهای حاشیه خلیج فارس باقی بماند. در آمریکا هم بخشی از جمهویخواهان نمی خواهند اوباما به هیچ موفقیتی دست پیدا کند."

حال در این باره باید این طور گفت که :
1- موضوع رابطه ایران با آمریکا به سیاست کلی نظام بر میگردد . مشکل ایران و آمریکا مربوط به امروز و دیروز نیست که حال این دولت بخواهد رابطه را برقرار یکند و دولت دیگر مخالف رابطه باشد. رهبر معظم انقلاب بار ها و بارها علی الخصوص در ماه های اخیر گفته اند که مشکل ما با آمریکایی ها مشکل عقیده است . آنها متکبر و خود برتر بین هستند . روحیه استکباری آمریکا هم بر هیچ کس پوشیده نیست . هر جایی که منابعی از نفت و اورانیوم و طلا و... باشد آمریکا سعی میکند به طریقی به آنجا دسترسی پیدا کند و آنها را غارت بکند . مشکل دیگر هم مشکل آنها با جمهوری اسلامی است . ایران بدون اسلامیت برای آنها ضرری ندارد ولی این لفظ اسلامی است که مانند پتکی بر سر مقامات آمریکا فرود می آید . هر وقت که آمریکا از این رفتار های خود دست برداشت آنگاه میتوان فکری برای بر قراری رابطه با آنها کرد وگر نه این موضوع منتفی است . البته آنطور که از آمریکا میبینیم آنها به هیچ وجه دنبال برطرف کردن این مشکلات نیستند و حتی پس از توافق هم بارها و بارها این خوی تجاوز گری خود را به نمایش گذاشته اند .

درباره سایر کشورها اعم از کشورهای خلیج فارس هم مشکل مانند آمریکا نیست . ولی اگر کشوری بخواهد به دنباله روی از آمریکا و رژیم جعلی و منحوس اسرائیل ر مسیر پیشرفت ایران اسلامی سنگ اندازی بکند قطعا خود را از دوستی با ایران و منافع آن  محروم میکند . همان ططور که دیدیم که فرانسه پس از دنباله روی اسرائیل و قطع همکاری شرکت های خودروسازی خود با ایران ، با مشکلات عدیده اقتصادی مواجه شد به نحوی که این شرکت ها تا مرز ورشکستگی پیشرفتند و بسیاری از کارگران خود را اخراج کردند . مقامات کشور ما چه در این دولت و چه در دولت های پیشین بارها و بارها اعلام کرده اند که خواهان دوستی با تمام کشورهای جهان هستند . البته به شرطی که این دوستی دو طرفه باشد!

2-اما اینکه در داخل کشورمان برخی از سیاسیون به برخی از بندهای توافقنامه ژنو انتقاد دارند هم اولا به خانم بونیتو مربوط نمی شود ! و ثانیا که چیز عجیبی نیست! در تمام کشورهای جهان چند دیدگاهی وجود دارد . اصلا ممکن نیست دو نفر را بیابی که کاملا مواضع مشابه هم داشته باشند ! در آمریکا هم دموکرات ها و جمهوری خواهان با هم اختلاف نظر دارند . در ایتالیا و سایر کشورها هم این موضوع وجود دارد . در ایران هم همین طور است .اگر در کشور ما کسی هم با این توافق نامه مخالفتی داشته باشد این به معنای نادیده گرفتن تلاش دولتمردان و یا سعی در بر هم زدن این توافق نیست . اگر اصولگرایان - یا به فرموده این خانم محافظه کاران - انتقادی دارند ، به جهت حفظ استقلال و عزت کشور است نه در جهت بر هم زدن توافق ! این افراد میگویند که برخی از بندهای توافق موجب بر هم خودرن استقلال و عزت سربلندی کشور ایران در جهان می شود وقطعا مقامات مذاکره کننده این موضوع را هم دریافته اند که مذاکرات کارشناسی تا این حد طولانی شده است و بارها و بارها متوقف شده است . همه ی ایرانی ها در یک موضوع و آن هم حق غنی سازی اورانیوم در داخل کشور ، هم نظر هستند و هیچ کس نمیگوید که این نباید در کشور ما انجام شود .
پس به خانم وزیر و سایر همتایان اروپایی و غربی شان پیشنهاد میکنیم که ابتدا ملت ایران و خواسته ها و اندیشه های آنان را بهتر بشناسند و بعد به این گونه اظهار نظرها بپردازند . و بدانند که ملت ایران تا پای جان در حمایت از دین و نظام جمهوری اسلامی ایران ایستاده اند .

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

خیلی وقت بود که مطالب دیگران را در سایت نقد نمیکردم ! آخرین بار ها فکر کنم مطلب یک سایت فیلتر شده و معاند نظام را نقد کردم . ولی الان متاسفانه کار به جایی رسیده که باید مطلب یک سایت کاملا قانونی و داخلی را نقد کنم ! چه کنم ! مجبورم!!!

در ماههای اخیر متاسفانه سایت های خبری و روزنامه ها - البته نه همه ی آنها - بسیار پا را از گلیم خود دراز تر کرده اند و در موارد متعددی حتی به ارکان اسلام و قوانین و آن و حتی به ائمه علیهم السلام توهین نموده اند ! هر وقت هم کسی میخواهد چیزی به اینها بگوید عده ای طرفدار حقوق بشر(!) گریبان چاک میکنند که حقوق بشر نقض شد ! خوشبختانه فعالان رسانه ای در این موارد به شدت پاسخ آن هتاکان را داده اند . و متاسفانه این حقیر در این موارد به دلیل نداشتن اطلاعات کافی برای نقد سکوت کردم . خب سکوت بهتر از حرف بدون پشتوانه است .
اما مطلبی که امشب قصد نقد آن را دارم مطلب سیاسی سایتی است که خود را حامی دولت تدبیر و امید میداند و در دفاع از دولت به نمایندگان مجلس شورای اسلامی توهین میکند ! خب گاهی برخی حمایت ها از دشمنی ضررش بیشتر است!!

این سایت مذکور در مطلب خود به دفن جنازه دو هنر مند ایرانی مقیم آمریکا در بهشت زهرا اشاره میکند و می نویسد :
" چند وقت پیش دو هنرمند جوان رشته موسیقی در آمریکا به قتل رسیدند و اجساد آنها بعد از انتقال به ایران ، در قطعه هنرمندان دفن شد و اینجا بود که تعدادی از مجلسی ها ، بار دیگر احساس کردند که یکی از کارهای اولویت دارشان این است که مسوولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به مجلس احضار کنند و از آنان انتقاد و سوال کنند که چرا این دو هنرمند را در آن قطعه دفن کردید و کلی هم جار و جنجال رسانه ای در این باره به پا کنند؟"

سوال اینجاست که آیا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این گیر و دار بی فرهنگی و تهاجم شدید فرهنگی ، این قدر بی کار بود که فقط مانده بود این دو جسد را بیاورد و در قطعه هنرمندان دفن کند ؟؟ یعنی تمام کارهای فرهنگی بر وفق مراد است و فقط مانده بود این کار ؟! بی حجابی ، ماهواره ، اعتیاد جوانان ، کتابهای مسئله دار ، بالا رفتن سن ازدواج و پیر شدن جمعیت و ... هزاران مسئله دیگر وجود دارد که هنوز هیچ اقدامی برای آنها انجام نشده یا اگر انجام شده آن قدر کم بوده که نتیجه ای در بر نداشته ! پس چرا آقایان وزارتخانه وقت خود را بر این کار گذاشته اند ؟ کار های مهم تری هم هست و قطعا نمایندگان مجلس به عنوان نماینده ی همین مردم هم به همین دلیل وزیر محترم ارشاد را به مجلس فرا خوانده اند . و این اقدام اقدامی شایسته تقدیر است نه اقدامی که به واسطه آن نماینذگان مجلس را متوهم بخوانیم!!!

این سایت در ادامه مطلب خود به بازگشت دانشجویان اخراجی به دانشگاه ها اشاره میکند و مینویسد:
"به عنوان مثال می توان به بازگشت به تحصیل دانشجویانی که در دوران احمدی نژاد از دانشگاه ها اخراج شده بودند اشاره کرد که از نظر تعدادی از مجلسی ها ، معضلی بزرگ پنداشته شده و آنان را به تکاپو واداشته که مجدداً این افراد را از تحصیل محروم کنند!"

خب اخراج دانشجویان از دانشگاه ها میتواند دلایل مختلفی داشته باشد از جمله مسائل غیر اخلاقی یا مسائل امنیتی و تحصیلی و... .باید دید این دانشجویان به چه دلیلی اخراج شده اند ! و با توجه به آن و اینکه آیا از کرده گذشته خود پشیمان هستند یا خیر تصمیم گرفت که افراد به دانشگاه بر گردند یا خیر ! که این طور به نظر می رسد که سایت مذکور با نوشته خود قصد دارد اخراج این حدود400 دانشجو از دانشگاه ها را به مخالفت با شخص احمدی نژاد نسبت بدهد ! که اگر این طور باشد واقعا جای تاسف دارد !
مسلم است که بازگشت دانشجویانی با مشکلات اخلاقی و امنیتی به دانشگاه در صورت ادامه همان روند گذشته منجر به از بین رفتن فضای رقابتی و تحصیلی دانشگاه و کشیده شدن آن به مسائل غیر ضروری می شود . قطعا نمایندگان محترم مجلس از این باب به وزیر محترم علوم تذکر داده اند و البته وزیر علوم باید اطمینان بدهند که با این اقدام جو دانشگاه ها به مانند سال های 78 یا 88 که هزینه بالایی برای نظام و مردم به بار آورد ، نمی شود ! ایشان در باره مسئول هستند و باید پاسخگوی نمایندگان مجلس باشند .

البته در انتها این را هم اضافه میکنم که بنده حقیر در موارد بسیاری هم به نمایندگان مجلس انتقاد دارم ! ولی به کار بردن چنین الفاظی را برای نمایندگان مردم شایسته نمیدانم و این کار را توهین به مردم فهیم جمهوری اسلامی ایران میدانم . در مطالب قبلی خود نیز بار ها به نمایندگان مجلس انتقاد کرده ام .