بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اصلاح طلبان از شورای نگهبان چه میخواهند؟

با اعلام نتایج بررسی صلاحیت کاندیداهای مجلس شورای اسلامی از سوی هیئت های نظارت ، و مشخص شدن رد یا عدم احراز صلاحیت حدود پنجاه درصد کاندیداها که از گروههای مختلف اصولگرا و اصلاح طلب و حتی مستقل ها بودند ، افراد وابسته به احزاب اصلاح طلب با این ادعا که بیشترین رد صلاحیت ها را دارند شروع به هجمه و حمله به هیئت های نظارت کردند و برای شورای نگهبان خط و نشان کشیدند .

در تمام صحبتهای افراد شاخص اصلاح طلب و همچنین برخی فرمانداران و حتی شخص رئیس جمهور چند نکته مشخص است.
نکته اول اینکه سعی دارند این طور وانمود کنند که با این رد صلاحیت ها ، نظام مشروعیت خود را از دست خواهد داد و در واقع سطح مشارکت در این انتخابات پائین خواهد بود .

نکته دومی که میتوان از این صحبت ها برداشت کرد ایجاد فشار بر روی شورای نگهبان جهت تائید صلاحیت کاندیداهای اصلاح طلب است که البته اعضای شورای نگهبان بار ها تاکید کرده اند که زیر بار فشار ها نخواهند رفت.

نکته سوم این است که اصلاح طلبان سعی در این دارند که وانمود کنند که کاندیداهای آنها رد صلاحیت شده اند ! اما با یک نگاه کلی به اسامی تائید شدگان میتوان به این موضوع رسید که تنها افراد شاخص آنها که البته در تمام فتنه های پس از انقلاب علیه نظام حضور داشته اند رد صلاحیت شده اند! در واقع چهره های نه چندان مطرح اصلاحات که احتمالا با نام اعتدال پا در عصر رقابت خواهند گذاشت ، رد صلاحیت نشده اند! البته اصلاحاتی ها همچنان به دنبال تائید صلاحیت افراد شاخص خود هستند .

میتوان این طور برداشت که اصلاح طلبان به دنبال تهدید نظام هستند تا بتوانند برای خود امتیاز بگیرند . یا حتی با این موج ایجاد شده ، بر روی تائید صلاحیت ها در مجلس خبرگان هم اثر گذار باشند .  چرا که اطلاعات واصله از شکست تقریبی اهداف آنها در انتخابات مجلس خبرگان حکایت دارد .

اصلاح طلبان با تاکید بر عدم حضور مردم در پای صندوق های رای در صورت عدم احراز صلاحیت کاندیداهای شاخص خود و نا امید کردن مردم از حضور در انتخابات ، باتوجه به تاکید مقام معظم رهبری بر مشارکت حد اکثری در انتخابات ، به دنبال امتیاز گیری از نظام هستند

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

باز انتخابات ، باز ولایتی!

میخواهم برگردم به سه سال پیش! زمانی که رفته رفته بحث انتخابات ریاست جمهوری یازدهم داغ می شد و جناح های مطرح کشور خودشون را آماده حضور در انتخابات میکردند . هر روز یک نفر از گوشه ای می ایستاد و فریاد میزد که من احساس تکلیف کرده ام در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنم!!
در همین ایام بود که اصولگرایان برای کم کردن این مشکل در بین خودشون گروهی سه نفره تشکیل دادند . گروهی که سه نفر از افرادی که نامشان بیش از دیگران در محافل اصولگرایی برای حضور در انتخابات مطرح بود در آن حضور داشتند . محمد باقر قالیباف ، غلامعلی حدادد عادل و علی اکبر ولایتی!!
قرار بر این بود که این گروه با ساز و کار هایی که تعریف شده بود به بررسی مقبولیت هر یک از این افراد اقدام نماید و در نهایت فقط یک نفر در انتخابات ثبت نام کند . که در نهایت تقریبا هیچ یک از این سه نفر به این سازو کار ها پایبند نماندند و هر سه نفر تا روز انتخابات رقابت را ادامه دادند ، به استثنا حداد عادل که چند روز مانده به انتخابات با هوشیاری از شرکت در انتخابات انصراف داد.از آنجا که رای گیری ها هم نشان داد مشخص بود که اگر علی اکبر ولایتی به ساز و کار تعیین شده در گروه سه نفره پایبند میماند ، باید مانند حداد عادل از رقابت انصراف میداد و فضا را برای قالیباف مهیا مینمود ، ولی وی با بد عهدی به این پیمان پایبند نماند!

اما تمام تلاش های وی در انتخابات پیشین برای تخریب نیروهای اصولگرا این نبود! وی حتی در مناظره ها نیز با مطرح نمودن برخی مسائل حاشیه ای و از پیش تعیین شده اقدام به تخریب قالیباف و جلیلی نمود تا روحانی بتواند از این فضای به وجود امده تمام استفاده را ببرد و به رای های خود بیافزاید . و در نهایت چند ماه پس از اتمام انتخابات ولایتی با حکمی که از سوی هاشمی رفسنجانی گرفت ، مزد تلاشهای خود را دریافت نمود! علی اکبر ولایتی رئیس مرکز تحقفیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام شد!!!

وباز ، پس از دو سال مجددا به یک انتخابات دیگر نزدیک می شویم و باز هم احساس تکلیف ها و ائتلاف ها و، باز هم علی اکبر ولایتی!!!!
چند روز پیش خبری انتخاباتی منتشر شد که فضای رسانه ای کشور را تحت شعاع قرار داد! ائتلاف 4نفره ای به حضور لاریجانی ، ناطق نوری ، آیت ا... مقتدایی و علی اکبر ولایتی!!! البته بلافاصله ولایتی در مصاحبه ای نقش خود در این انتخابات را در حد مشاوره پائین آورد و گفت که حضور وی در این نشست های 4 نفره فقط مشورتی است.البته ولایتی پیش تر هم شرکت در انتخابات مجلس را تکذیب کرده بود .
اما این سوال در اذهان علاقه مندان اصولگرایی به وجود آمده که چرا با نزدیک شدن به انتخابات دوباره پای ولایتی به یک ائتلاف باز شده است؟ آن هم ائتلافی که اشخاص مطرحی چون لاریجانی و ناطق نوری در آن حضور دارند! افرادی که هر سه جبهه مطرح کشور ، یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان و جبهه تازه مطرح شده اعتدالیون -همان حامیان دولت - علاقه مند هستند آنها را در لیست خود قرار دهند یا حداقل حمایت ناطق را به دست بیاورند.
باز این نگرانی به وجود آمده است که نکند ولایتی این بار به جای تخریب اصولگرایان به دنبال ایجاد دو دستگی میان آنها و جذب لاریجانی و ناطق نوری به دار و دسته دولتیها و اعتدالیون باشد. البته با مواضعی که لاریجانی از خود نشان داده است این احتمال پیش تر هم مطرح شده بود و حالا که اعتدالیون با اصلاح طلبان هم به هم زده اند ، بیش از پیش بوی اجرایی شدن گرفته است.

با این اوصاف در حالی که کمتر از سه ماه تا انتخابات باقی مانده است و کمتر از 20 روز تا آغاز ثبت نام ها باقیست ، به نظر می رسد که در انتخابات پیش رو با سه دسته مواجه خواهیم شد و البته پر واضح است که هیچ یک نمی توانند اکثریت مجلس را به دست بیاورند . باید دید کدامیک از این گروهها اقلیت قوی را شکل میدهد و میتواند پس از تشکیل مجلس گروههای دیگر را به سوی خود جذب کند.

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

نفوذ ، دستگیری ، یا اقناع عمومی؟
چند وقتی میشه که رهبر انقلاب مدام درباره خطر نفوذ آمریکا در کشور صحبت میکنند . نفوذی که در همه ابعاد ، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و حتی سبک زندگی میتونه اتفاق بیافته!
البته به قول آقای توکلی بحث نفوذ برای این دو سه روزه نیست! و از قبل مطرح بوده ، ولی به هر حال پس از برجام و توافقات رخ داده ایران و آمریکا بیش از گذشته مطرح شده . به عقیده کارشناسان برجام میتونه هموار کننده راههای نفوذ آمریکا در ابعاد مختلف باشه .

دیروز خبری منتشر شد مبنی بر بازداشت 5 روزنامه نگار مرتبط با بیگانگان که سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اسم آنها را " عناصر مرتبط با نفوذ " گذاشت.
اما این بازداشت ها حواشی هم داشتتند. دیشب در گفتگوی ویژه خبری شبکه دو سیما کارشناس برنامه - که اسمش را خاطرم نیست به نکته جالبی اشاره کرد و اون هم عدم اعتقاد بعضی از مسئولین به مسئله نفوذ بود.
امروز رئیس محترم جمهور در جلسه هیئت دولت در صحبتی عجیب بحث نفوذ را اقدامی حزبی خواند! و گفت نگذارید از موضوع نفوذ بهره برداری حزبی شود!!!
احمد توکلی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز طی یادداشتی در تلگرام به طور تلویحی این بازداشت ها را زیر سوال برده و نوشت " حتما متولیان امر دلائل قانع کننده ای به مردم ارائه خواهند کرد"
در ادامه این یادداشت احمد تولکی از اقدامات امنیتی و انتظامی در برخورد با مسئله نفوذ انتقاد کرد . البته قطعا منظور آقای توکلی این است که در مسئله نفوذ باید به اقدامات فرهنگی نیز پرداخته شود که صد البته حرف صحیحی است و در بر نامه گفتگوی خبری دیشب هم کارشناسان به این موضوع اشاره نمودند .
احمد توکلی همچنین نوشت :" تهدید نفوذ که مساله امروز و دیروز ما نبوده است"

اما در این باره نیاز است به چند نکته توجه شود.
اول اینکه مسئله نفوذ هم موضوعی امنیتی محسوب می شود و هم موضوعی فرهنگی! به طور مثال در مورد موضوعاتی چون مصرف لوازم آمریکایی ، یا همین ساندویچ های مطرح آمریکایی که مرتبط با سبک زندگی عموم جامعه می شود قطعا موضوع فرهنگ سازی بسیار موثر تر از اقدامات پلیسی است! اما در مسائلی چون جاسوسی و زمینه چینی برای نفوذ به خصوص در مسائل سیاسی ، همزمان به اقدامات اطلاعاتی و امنیتی و پلیسی هم نیاز است .

مطلب دوم هم که در یادداشت آقای توکلی به چشم میخورد موضوع زمان مطرح شدن مسئله نفوذ است . درست است که موضوع نفوذ مسئله ای نیست که مربوط به امروز باشد و قطعا این مسئله از ابتدای انقلاب اسلامی مطرح بوده است . اما گویا ایشان این نکته را فراموش کرده اند که با توافقی که مجلس شورای اسلامی بدون توجه به کاستی های آن ، به تائید آن پرداخت موضوع نفوذ آمریکا در جمهوری اسلامی بیش از پیش مطرح می شود . در تمام سی و چند سال انقلاب اسلامی هیچ گاه بحث افتتاح شعبه ساندویچ های آمریکایی در ایران مطرح نبود ، ولی اکنون و پس از برجام این شرکت ها به سرعت خود را به کشور ما رسانده اند . پس در شرایط کنونی کشور ما مسئله نفوذ بسیار پر رنگ تز از هر زمان دیگری مطرح است .

و در آخر سوالی به ذهن می آید و آن اینکه کسانی که میگویند نباید در موضوع نفوذ اقدام پلیسی بشود و موضوع نفوذ پیش از این نیز مطرح بوده ، باید پاسخ بدهند که تا کنون چه اقدامی در جهت جلوگیری از نفوذ انجام داده اند؟! آیا در مجلس قانونی تصویب و یا حتی مطرح شده است در جلوگیری از نفوذ در بخش های مختلف؟ مجلس حتی در بررسی موضوع مهمی چون برجام که علاوه بر ایجادمشکلات عدیده در زمینه انرژی هسته ای و موشکی  ، مانند دروازه ای برای نفوذ فرهنگ و سبک زندگی غربی در جامعه ماست نیز نتوانست زمینه های نفوذ را ببندد یا حتی بفهمد!

این طور به نظر می رسد که بسیاری از مسئولان هنوز متوجه ماهیت نفوذ نشده اند و آنرا در حد یک موضوع حزبی می بینند ! این مسئولان چه طور میتوانند اقدامی برای مقابله با نفوذ انجام بدهند! به نظرم مسئولات اطلاعاتی باید زمینه نفوذ را در اطرافیان اینها بجویند! همان طور که پیش تر هم از همین نقطه ضربه خورده ایم!
و باز هم باید به بصیرت این ملت و راهبری رهبر مقتدرمان برای مقابله با نفوذ دل ببندیم که از مجلس و دولت و سایرین کاری ساخته نیست!  

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

فرض کنید!
میدونم سخته! ولی فقط فرض کنید که این چیزی که برخی مسئولین دنبالشن عملی بشه و قرار بشه تو سیزده ابان شعار مرگ بر آمریکا سر داده نشه!!
خیلی سخته!

از وقتی یادم میاد تو مراسم سیزده آبان که نماد استکبار ستیزی محسوب میشه شعار مرگ بر آمریکا و آتش زدن پرچم آمریکا یکی از اصلی ترین برنامه هاست! درستش هم همینه! چون به فرموده حضرت آقا آمریکا نماد استکبار است!
حالا اگر قرار باشه مرگ بر آمریکا حذف بشه به نظرتون چی میشه!؟
تصورش خیلی سخته!
مثلا تصور کنید یه جوونی میاد وسط و یه تی شرت مشکی تنش کرده دستاشو باز میکنه وسط تی شرتش یه قلب نقش بسته که توی اون قلب نقش پرچم آمریکاست و  کنارش نوشته " آی لاو یو اس اِی " !!!!!عکاسها هم دورش جمع شدن و دارن عکس میگیرن! و احتمالا این جوون از یه ماشین شاسی بلند آمریکایی هم پیاده شده باشه!
یا مثلا به جای آتیش زدن پرچم آمریکا ، یه عده ای با پرچم آمریکا اون وسط بزن برقص راه میندازن!
یا فرض کنید قرار باشه شعار بدیم آمریکا دوست داریم!! خیلی سخته!
یادتونه یه شعری بود می گفت "آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو ....خون جوانان ما میچکد از چنگ تو"
فکر کنید تکلیف این شعر چی میشه؟؟ شاید باید بگیم " آمریکا آمریکا دست من ، دست تو .....نفت و طلای جهان ، هر چی که هست ، دست تو" !!!
یا شایدهم رئیس جمهور آمریکا هم تو این مراسم شرکت کنه! بعید هم نیست!!

خدا کنه اون روز رو نبینم! اگرم باشم که تو این مراسم ضد استکباری (!!) شرکت نخواهم کرد!

الحمدلله که همچین چیزی رخ نداده و ان شاءالله هم رخ نمیده! رفقا! بیائید امسال سیزده آبان سنگ تموم بذاریم! بیائید نشون بدیم جوانان و نوجوانان امروز هم مثل جوانان و نوجوانان اول انقلاب پر شور هستن و رحیه ضد استکباری خودشون رو حفظ کردن!
بیائید امسال این شعر اسفندیار قره باغی را زیاد نشر بدیم! این شعر نماد استکبار ستیزی ماست

پ.ن : یکی میگفت شاید اون جوونه که بالا نوشتم داره ساندویچ مک دونالد هم میخوره!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

انتقاد به صدا و سیما ، هجمه یا واقعیت؟

امروز سرکار خانم ابتکار در نامه ای به رئیس رسانه ملی از آنچه وی سوء استفاده سیاسی صدا و سیما از اعتراض کارمندان سازمان حفاظت محیط زیست خواند ، انتقاد کرد.
پیش تر افراد دیگری نیز از عملکرد رسانه ملی انتقاد کرده بودند . ولی سوال اینجاست که آیا واقعا صدا و سیما بیش از اینکه رسانه ملی باشد ، رسانه میلی است؟

به طور مثال می شود به اظهارات حامیان دولت در زمان توافق هسته ای اشاره کرد که حامیان دولت منتقد بودند که رسانه ملی بیش از آنکه به دفاع از توافق بپردازد ، یه منتقدان توافق میدان میدهد که از آن انتقاد کنند! در حالی که در همان ایام رسانه ملی از بسیاری از موافقان توافق هم دعوت میکرد و می آمدند و بعضا هم در مناظره با منتقدان توافق شرکت میکردند . حتی در مواردی مانند روز های انجام توافق ، ابتدا موافقان توافق در رسانه ملی می امدند و دستاوردهای - هر چند اندک - خود را بزرگ جلوه میدادند و میرفتند ، و روز ها  میگذشت تا میدان به منتقدان برسد و فضای انتقاد باز شود!

یا مثلا در مورد سفرهای استانی دولت که بیشتر به سفرهای مراکز استانی شبیه است ، صدا و سیما تمام تلاش خود را برای پوشش این سفرها به کار میبندد و مثلا در مورد آخر تلاش کرد تا زاویه دوربین ها را جوری تنظیم کند که پایین بودن میزان استقبال از رئیس جمهور خیلی به چشم نیاید!!

اما در مورد موضوع اعتراض کارمندان سازمان حفاظت محیط زیست که دیروز اتفاق افتاده بود ، پیکان انتقاد ها بیشتر به سوی خانم مدیر است تا رسانه ملی ! مثلا همین که خانم مدیر به جای رسیدگی به انتقادها و اعتراض ها ، از دیروز تا حالا همه عالم و آدم را مقصر جلوه میدهد و گاه مصاحبه میکند و نماینده های مجلس را موجب تحریک کارمندان میداند و گاه نامه مینویسد و از رسانه ملی انتقاد  میکند !!!

به صورت کلی شاید بتوان اینگونه گفت که برخی مدیران در کشور ما عادت کرده اند که در بحران ها به جای مدیریت بحران و حل مشکل از دیگران انتقاد کنند! و در این میان یکی از ارگانهایی که همیشه آماج انتقادها و هجمه هاست صدا و سیماست .
شاید هم یک دلیل انتقادها و هجمه ها تسلیم کردن مدیران صدا و سیما و وادار کردن انها به پوشش بیش از پیش فعالیت های آنها یا عدم اجازه صحبت به منتقدان باشد! !

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

اشک زارعی برای چی بود؟؟

امروز زمانی که جزئیات طرح اقدام متناسب و متقابل دولت در اجرای برجام در عرض فقط 20 دقیقه و بدون توجه به 200 پیشنهاد اصلاحی تصویب شد ،  علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران ضمن اعتراض به این طرح گریه میکرد! ولی چه دلیلی داشت که او گریه کند؟
آیا او منفعتی را از دست داده؟ یا نگران منافع مردم است؟

شاید حامیان دولت و حامیان توافق بگویند که او از کاسبان تحریم است ، ولی مگر دیروز رئیس جمهور نگفته که منافع کاسبان تحریم حفظ می شود؟ خب اینکه دیگر گریه ندارد! پس موضوع این نیست! ضمن اینکه خود جمله رئیس جمهور هم جای تامل دارد!!!

یا شاید بگویند برای آینده سیاسی خود و به خصوص انتخابات اسفند نگران است!
با توجه به اینکه زارعی از جمله کسانی است که هر کاری کردند برای تصویب طرح دیگری که بتواند منافع ملت و نظام را حفظ کند ، و از آنجا که به قول دولتی ها مردم خواهان تصویب طرح فعلی هستند ، و به قول حسینیان اگر نماینده ها نگران آینده سیاسی شان باشند باید از این طرح حمایت کنند ، نه انتقاد! پس به نظر میرسد این هم دلیل درستی برای گریه کردن او نیست!چرا که او هم اگر نگران آینده سیاسی خود بود از این طرح حمایت میکرد ، مانند بسیاری دیگر از نمایندگان!

تنها میتوان دلیل گریه او را در از دست رفتن منافع ملت دید! جایی که به اعتقاد کارشناسان فراوان این توافق منافع ملت را بر آورده نمیکند و بلکه به نفوذ دشمن که یکی از نگرانی های مهم رهبری است کمک میکند! اینجاست که جا دارد خون از دیدگان ببارد .

الحق و الانصاف امثال زارعی و حسینیان و زاکانی و رسایی و.... هر چه در چنته داشتند گذاشتند تا منافع ملت را حفظ کنند ، کارشان به بیمارستان و اشک و زاری رسید ، ولی چه باید گفت به نمایندگانی که منافع حزبی و آینده سیاسی خود را فدای منافع ملت کردند.
و چه باید گفت به آن مردمان ساده اندیشی که راه رهایی از تورم و رکود را در توافقی میبینند که کشور را به پرتگاهها می برد.
. چه باید گفت به آن " بی خیالانی " که علی رقم اطلاع از ماهیت این توافق ننگین از آن حمایت میکنند و آنرا به مردم ساده اندیش چونان شاهزاده سوار بر اسب سپید معرفی میکنند که قرار است آب سردی باشد بر آتش مشکلات اقتصادی آنان! حال آنکه دوای این درد در دستان با کفایت مردمان سرزیمن ماست . همانانکه در روستاها با تلاش های طاقت فرسایشان نان و میوه ما را تامین  مینمودند و به گفته کارشناسان در دولت فعلی رو به شهر نشینی آورده اند!
دوای این درد در دستان آنانیست که در گرما و سرما به صنعت کشور رونق میداده اند و اکنون با واردات و رکود بی سابقه رو به خانه نشینی کرده اند!

آری ! دوای درد این اقتصاد در حمایت از تولید داخل و اقتصاد مقاومتی است .

گریه علی اصغر زارعی

حسینیان در بیمارستان

علی اصغر زارعی در بیمارستان پس از تصویب برجام