بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

این سری پست ها که به مدد امام زمان ان شاءالله ادامه خواهد داشت از زبان یک پسر بچه هفت ساله است .
پیش تر یک پیام مشابه هم در پارسی یار درج کرده بودم که مورد استقبال هم واقع شده بود .

مادر بزرگم صبح زود پس از نمازش چادر  گلدارش را سر میکند و جارو به دست به کوچه می رود .
این کار همیشگی اوست!! یک کوزه سفالی قدیمی دارد ! آنرا پر از آب میکند و در یک دست میگیرد و در دست دیگر جارو! از سر کوچه شروع میکند تا مقابل درب خانه!
وقتی کوچه را کامل آب و جارو کرد ، بر میگردد و چند گلدان گل با خود به کوچه میبرد و آنها را با فاصله منظم از هم وسط کوچه میچیند.
همیشه جمعه ها صبح این کار را انجام میدهد!
یک روز به او گفتم : مادر بزرگ!! چرا جمعه ها این کار را میکنید ؟
گفت : چون می گویند که قرار است میهمان عزیزی بیاید!
پرسیدم : جمعه میاید؟ او کیست؟
گفت : این طور گفته اند . و او امام زمان ماست . حضرت مهدی (عج) ، امام دواردهم
گفتم : میشناسمش !! پدرش امام حسن عسگری علیه السلام و مادرش حضرت نرجس خاتون....
گفت : درست است پسرکم ... آفرین به تو
گفتم :خانه ما هم میاید؟
میگوید : آری پسرم ! اگر ما او را دوست داشته باشیم و منتظر او باشیم به خانه ما هم میاید!
گفتم : کی میاد؟
گفت : هر وقت همه منتظر آمدنش باشیم!
گفتم : یعنی هر وقت همه همسایه ها کوچه را آب و جارو کنند؟
مادر بزرگ  فقط سکوت کرد !!!

راستی ! امروز مادر بزرگ چند تا از دوستام هم آمده بودند کمک مادربزرگم!!
فکر کنم به زودی امام زمان بیاید!!
چون همه دارند منتظر می شوند!

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام

جمعه یعنی سالها چشم انتظاری
پس از سالها خواب و گنگی ، بیداری

به نام آنکه عالم را امیر است
همانکه از ظهورش ندبه داری

به نام نور چشم شب زنده داران
همانکه از فراقش اشک باری

...................................

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ضمن عرض تبریک مجدد به مناسبت میلاد صاحب الزمان (عج) ، در این پست قصد دارم تعداد پنج فایل صوتی از تشرف به محضر امام زمان (عج) را جهت دانلود قرار بدهم .
این فایل ها با صدای مرحوم کافی روایت شده اند .

ادامه مطلب...

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
عید ولادت منجی عالم بشریت و عدالت گستر جهان را بر شما دوستان گرامی و همراهان محترم و تمام شیعیان و منتظران جهان تبریک میگو یم .
به امید ظهور هر چه سریعتر آن حضرت.

مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند.

در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است.
ایشان می گوید هنگامی که وارد می شدم اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»
بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.»

یک جمعه هم به جمعه های فراق اضافه شد .
گویا این جمعه ها تمامی ندارد .
گفتم این جمعه فرق میکند  ... هم جمعه است و هم عید بندگی . هم هوای بارانی ایران
باران های ما در فراق شما داستانی دارد .

ادامه مطلب...