پيام
+
*شش نفر بوديم ...
دو ساعتي ميشد كه توي آسانسور گير كرده بوديم ...
.
.
ديگه هوامون داشت تموم ميشد ...
.
.
.
داشتيم نفسهاي آخر رو ميكشيديم كه يهو يه نفر دست كرد توي
.
.
.
.
.
.
.
كيفش و يه پاكت چيپس در آورد و سريع درش رو باز كرد ...
با هوايي كه توي پاكت چيپسه بود تونستيم دو ساعت ديگه دوم بياريم؛ تا تيم امداد برسه و نجاتمون بده*
*ري را
93/6/11
* کميل *
:D
سربازي در مسير
:D
*ميثم*
:)
*ري را
:)